گروه بینالملل مشرق - هفته گذشته «احمد دمیروک»، سفیر ترکیه در دوحه از تصمیم کشور متبوعش مبنی بر احداث پایگاهی نظامی در قطر در چارچوب توافقنامه ای دفاعی خبر داد که به دو کشور قطر و ترکیه جهت مقابله با آنچه «دشمنان مشترک» نامیده شده، کمک کند.
تاسیس این پایگاه نظامی بر اساس توافقنامه ای صورت می گیرد که در سال 2014 میلادی بین دوحه و آنکارا امضا و ژوئن گذشته در پارلمان ترکیه تصویب شده بود.
اظهارات سفیر ترکیه در دوحه مبنی بر تاسیس پایگاه نظامی در قطر در زمانی ایراد می شود که منطقه در اوج تنش و بی ثباتی به سر می برد و همسویی مواضع در پرونده های منطقه ای و بین المللی از جمله بحران سوریه و جماعت اخوان المسلمین موجب نزدیکی دو کشور به یکدیگر شده است.
دمیروک در ادامه اظهارات خود درباره این پایگاه نظامی توضیح داد که این پایگاه، اولین پایگاه نظامی ترکیه در خاورمیانه شمرده می شود و 3 هزار نیروی نظامی پیاده نظام در کنار یگان هایی از نیروی هوایی و دریایی و مربیان نظامی و نیروهای ویژه و نخبه را در بر خواهد گرفت.
وی افزود: این پایگاه نظامی، پایگاهی چند منظوره خواهد بود و اولین هدف از تاسیس آن، بهره برداری به عنوان پایگاه آموزش نظامی مشترک بین دو طرف خواهد بود و به موجب توافقنامه امضا شده به قطر اجازه داده شده تا پایگاهی در خاک ترکیه احداث کند.
سفیر ترکیه در دوحه تاکید کرد که دو کشور با چالش ها و مشکلات مشترکی مواجه هستند و درباره تحولات جاری در منطقه و پیچیدگی حاکم بر اوضاع و پرونده های آن و سیاست های مبهم برخی از کشورهای منطقه نگرانی های مشترکی دارند و به همین دلیل مقابله با این مشکلات و رفع این نگرانی نیازمند همکاری دو جانبه است و در این شرایط بسیار حساس در خاورمیانه همکاری دوحه و آنکارا امری بسیار ضروری شمرده می شود.
اعلام این خبر از سوی سفیر ترکیه در دوحه سوالات متعددی را درباره اهداف هر یک از کشورهای ترکیه و قطر از این اقدام و آینده نظامی گری در منطقه و تاثیر آن بر پرونده های منطقه ای و واکنش بازیگران منطقه ای در اذهان ایجاد کرده و این گزارش تلاش می کند و این اقدام ترکیه و قطر را از ابعاد مختلف بررسی و زوایای پنهان آن را آشکار کند.
سفیر ترکیه در قطر
نگاهی به تاریخچه روابط قطر و ترکیه
تاریخ مناسبات دو جانبه قطر و ترکیه به سال 1979 میلادی با افتتاح سفارتخانه های دو کشور در دوحه و آنکارا باز می گردد و در تمام طول این سال ها این روابط به ویژه در سطح اقتصادی، همواره رشد صعودی داشته و درحال توسعه و گسترش بوده است، به گونه ای که دو کشور در سال 2001 میلادی توافقنامه لغو مالیات مضاعف بر واردات کالاهای دو کشور و تشویق و حمایت از سرمایه گذاری دو جانبه را امضا کردند.
به قدرت رسیدن حزب حاکم «عدالت و توسعه» در ترکیه و سفر «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر وقت این کشور به دوحه و امضای توافقنامه توسعه روابط دو جانبه در حوزه اقتصاد و انرژی تاثیر بسزایی بر تقویت و گسترش روابط آنکارا – دوحه گذاشت.
در سال 2008 میلادی اولین همایش اقتصادی و بازرگانی ترکی – قطری در دوحه با حضور «عبد الله گل»، نخست وزیر وقت ترکیه آغاز شد و در همان سال یادداشت تفاهمی در تمام سطوح و حوزه ها بین دو کشور امضا شد.
در سال 2013 میلادی اردوغان ساختمان جدید سفارت ترکیه در دوحه را افتتاح کرد و از آغاز تاسیس مرکز فرهنگی «یونس امره» ترکیه در دوحه خبر داد.
در سال 2014 میلادی قطر اولین کشوری بود که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه پس از تصدی این منصب در ژانویه 2014 میلادی به آن سفر کرد تا به تبع آن در همان سال شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر از آنکارا بازدید و طی آن یادداشت تشکیل کمیته مشترک راهبردهای عالی بین دو کشور را امضا کند.
اوایل سال 2015 میلادی ترکیه و قطر از تاسیس شورای همکاری راهبردهای عالی دو جانبه را امضا کردند، در حالی که مارس گذشته امیر قطر بار دیگر راهی ترکیه شد و با مقامات ارشد این کشور دیدار و بحث و تبادل نظر کرد.
براساس گزارش های منتشر شده میزان مبادلات تجاری بین دو کشور در پایان سال 2014 میلادی به 13 میلیون دلار بالغ شد و کارشناسان برآورد می کنند که سطح این مبادلات در پایان سال جاری میلادی به یک میلیارد و 300 میلیون دلار برسد.
هم اکنون بیش از 60 شرکت ساختمان سازی ترکیه ای در قطر فعالیت می کنند و در مقابل ده ها تاجر قطری نیز در بخش مسکن و املاک غیر منقول ترکیه فعالیت دارند و بسیاری از آنها تاکنون سرمایه گذاری های کلانی در بخش خرید هتل و زمین و ساختمان در ترکیه انجام داده اند.
همسویی مواضع و منافع منطقه ای
ترکیه و قطر را باید از جمله کشورهای منطقه شمرد که سیاست خارجی فعالی – صرف نظر از مثبت یا منفی بودن آن – دارند و هریک از آنها با موانع و چالش های مهم و بزرگی برای تحقق چشم داشت های منطقه ایشان مواجه هستند که در اغلب آنها مشترک می باشند.
در ابتدا اینگونه به نظر می رسد که هیچ وجه اشتراکی بین ترکیه قرار گرفته مسیر اروپا – آسیا، تشنه انرژی و نفت، دارای 73 میلیون نفر جمعیت، هفدهمین اقتصاد دنیا و مهد خلافت عثمانی با قطر شبه جزیره کوچک 2 میلیون نفری – که تنها 20 درصد از این جمعیت ساکنان اصلی قطر شمرده می شوند – سرشار از منابع نفت و گاز که تنها چهار دهه از تاسیس آن می گذرد، وجود ندارد.
در میان این تعارضات انرژی حلقه ارتباط مهمی بین دوحه و آنکارا تشکیل می دهد، چراکه آنکارا به خوبی می داند، نباید خود را به گاز و نفت روسیه و ایران محدود کند.
در عین حال قطر نیازمند مشتری هایی برای گاز خویش است که قراردادهایی بلند مدت با دوحه داشته باشند و ترکیه از جمله این خریداران است.
از سوی دیگر، دو کشور دارای رقبای منطقه ای مشترکی هستند که مهمترین آنها ایران و عربستان سعودی است. در عین حال آنکارا و دوحه از جمله مهمترین حامیان جماعت اخوان المسلمین در مصر شمرده می شوند و در پرونده سوریه موضع همسویی در قبال دمشق و معارضان سوری و گروه های مسلح فعال در این کشور اتخاذ کرده اند.
در قضیه فلسطینی حامی «حماس» و در عین حال دارای روابطی با رژیم صهیونیستی هستند و روابط آنها با ایران دارای فراز و نشیب هایی بوده است. این موجب می شود، دوحه و آنکارا هریک به شکلی از وجود یکدیگر در منطقه بهره ببرند. قطر می تواند، از ترکیه به عنوان هم پیمانی قدرتمند و با نفوذ در منطقه استفاده کند و ترکیه نیز از قطر به عنوان یک شریک و هم پیمان ثروتمند در جهان عرب و منطقه خلیج فارس بهره مند شود.
همکاری راهبردی ترکیه – قطر به چه معناست
سپتامبر سال گذشته میلادی در راستای سفر اردوغان به قطر، مسئولان ترکیه و قطر از تشکیل کمیته عالی همکاری راهبردی بین دو کشور خبر دادند که اعضای آن را نخست وزیران، وزرای خارجه، دفاع، صنایع، کشاورزی، دارایی، دادگستری و گردشگری دو کشور تشکیل می دهند.
دسامبر همان سال توافقنامه تقویت و گسترش همکاری های دو جانبه در بالاترین سطح به ویژه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، مالی، سرمایه گذاری، انرژی، امنیت و علوم و تکنولوژی را امضا کردند.
اما بعدی که در این توافقات چندان مورد توجه قرار نگرفته و یا دوحه و آنکارا خواهان شفاف سازی درباره آن نبودند، همکاری های نظامی دو جانبه بود که موجب افزایش و تقویت هماهنگی های دو جانبه در خصوص پرونده ها و امور سرنوشت ساز منطقه مانند تعامل با خطر داعش و راهبردی که هریک از این دو کشور در قبال آن اتخاذ می کنند و همکاری دو طرف در حوزه تسلیحات نظامی و آموزش نظامی و غیره می شود.
به این ترتیب صرف نظر از حوزه های سیاسی و اقتصادی، در عرصه نظامی نیز دو کشور می توانند، از یکدیگر به عنوان مکملی جهت تحقق اهداف سیاست خارجی خود در عرصه منطقه ای باشند و این نقش حمایتی را تقویت کنند.
اهداف ترکیه از احداث پایگاه نظامی در قطر
برای اولین بار از زمان فروپاشی و سقوط امپراتوری عثمانی حدود صد سال قبل امارات به ترکیه اجازه تاسیس پایگاهی نظامی در خلیج فارس را می دهد. این اقدام دوحه صرفا در شرایطی بسیار حساسی که منطقه ای با آن مواجه است، صورت نپذیرفته، بلکه اختلافات شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس به خاطر مواضع قطری ها در قبال جماعت اخوان المسلمین در اوج خود قرار دارد، به گونه ای که حمایت دوحه از اخوانی ها موجب بروز تنش و بحران در روابط قطر با عربستان سعودی و امارات متحده و بحرین شد.
از سوی دیگر، اعلام تاسیس این پایگاه نظامی تنها یک روز پس از اعلام عربستان سعودی مبنی بر تشکیل ائتلافی نظامی اسلامی متشکل از 35 کشور اسلامی صورت می گیرد.
- نیاز به سرپوش گذاشتن بر ناکامی های اردوغان و عدالت و توسعه
شاید بتوان سیاست رجب طیب اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه در این برهه از زمان را «سیاست فرار به جلو» آنکارا نامید. پس از شکست عدالت و توسعه در تغییر قانون اساسی ترکیه که به موجب آن درصدد توسعه اختیارات اردوغان و مبدل کردن آن به یکی از سلاطین عثمانی و احیای امپراتوری این کشور بود که لطمه ای بزرگ برای این حزب و اردوغان شمرده می شد، رئیس جمهوری ترکیه و حزبش نیازمند پیروزی معنوی بودند که نمی توانستند، آن را داخل کشور محقق کنند.
در این شرایط اردوغان جز «تمیم» که همچون پدرش خاک قطر را نذر بیگانگان و ساخت پایگاه های نظامی آنها در این کشور کرده بودند، کسی را نمی توانست بیابد که این موفقیت و پیروزی موهوم را به وی ببخشد تا شاید اندکی عطش اردوغان برای قدرت طلبی و جاه طلبی را سیراب و رویاهای بر باد رفته اش جهت احیای امپراتوری عثمانی را جبران کند.
- دهن کجی به ائتلاف نظامی اسلامی عربستان
بالطبع یکی از اهداف عربستان سعودی از تشکیل «ائتلاف نظامی اسلامی» مورد ادعایش «جهت مبارزه با تروریسم» به دست گرفتن رهبری کشورهای اسلامی و یا به نوعی القای این امر به جامعه بین المللی است، درحالی که به نظر می رسد، قطر با دادن اجازه احداث پایگاه نظامی به ترکیه نه تنها به نوعی به عربستان سعودی و ائتلافش دهن کجی کرده، بلکه باید این اقدام را در جهت مخالف رودخانه حرکت کردن دوحه تلقی کرد و چه بسا آمریکا از این پایگاه در کنار پایگاهی که در قطر دارد، برای لگام زدن بر چشم داشت ها و اطماع منطقه ای عربستان سعودی در منطقه به ویژه در قبال پرونده های حساسی همچون سوریه و یمن استفاده کند.
- تلاش قطر برای یافتن هم پیمانان جدید
در راستای افول قدرت و کاهش نفوذ آمریکا در منطقه خلیج فارس، کشورهای کوچکی مانند قطر نیاز دارند تا برای حفظ موجودیت خود به هم پیمانانی قدرتمند تکیه کنند و با دادن مجوز احداث پایگاه نظامی به آنها به صورت غیر مستقیم تضمین کننده ادامه بقا و موجودیت خویش باشند.
افزون بر آن، دوحه تلاش دارد، در پس چنین هم پیمانی ها و ائتلاف هایی دشمنان خود را به وحشت انداخته و مانع دست اندازی ها و مانع تراشی های آنها در عرصه های مختلف سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و غیره شود.
- تلاش ترکیه برای نفوذ نظامی در جهان عرب
از سوی دیگر، یکی از اهداف ترکیه از احداث پایگاه نظامی در قطر را باید در تلاش این کشور جهت نفوذ نظامی در جهان عرب و داشتن بازوهایی نظامی در این جهان ملاحظه کرد و سرآغاز این حضور کشور قطر است.
- مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و تلاش برای حضور در خلیج فارس
ترکیه بر این باور است که همکاری و هماهنگی نظامی گسترده و عمیق این کشور با قطر به آنکارا در مقابله با نفوذ توسعه نفوذ منطقه ای ایران کمک می کند و زمینه حضور این کشور در منطقه ژئو پلتیک خلیج فارس را فراهم می کند.
در واقع ترکیه به این ترتیب نشان داد که قصد دارد، تاثیر بیشتری بر معادلات و موازنه های منطقه ای به خصوص در منطقه خلیج فارس داشته باشد. ترکیه اگرچه بازیگر منطقه ای مهمی شمرده می شود، اما تاکنون حضور پر رنگی در منطقه خلیج فارس نداشته است و این اولین حضور جدی ترکیه در خلیج فارس شمرده می شود، افزون بر آن، این حضور نقش ترکیه در منطقه و امنیت بین المللی و تامین انژری جهانی را تقویت خواهد کرد.
- جبران زیان های تحریم ها و مجازات های اقتصادی
برخی از کارشناسان بر این باورند که اقدام ترکیه به احداث پایگاه نظامی در قطر با چراغ سبز آمریکا همراه بوده و به این ترتیب واشنگتن تلاش داشته تا زیان ها و خسارات اقتصادی وارد شده به آنکارا در پس تحریم ها و مجازات های اقتصادی اعمال شده از سوی روسیه درپی تنش ایجاد شده در روابط دو کشور به خاطر سرنگون کردن جنگنده روسی توسط نیروی هوایی ترکیه در شمال سوریه جبران شود.
در واقع یکی از ابعاد مهم این اقدام جبران لطمات اقتصادی وارده به آنکارا به ویژه در حوزه تامین انرژی از طریق دوحه است.
- به رخ کشیدن میزان نفوذ منطقه ای
از سوی دیگر، این اقدام ترکیه را می توان به نوعی پیام آنکارا به طرف های منطقه ای و جامعه بین المللی مبنی بر داشتن نفوذ بسیار در منطقه خاورمیانه و به طور خاص خلیج فارس شمرد، در واقع این اقدام ترکیه بیش از آنکه دارای بازتاب نظامی باشد، بازتاب سیاسی دارد.
- ورود به بازارهای نظامی و تسلیحاتی منطقه
خریدهای نظامی و تسلیحاتی کلان یکی از مهمترین ویژگی ها و مشخصه های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بوده است، بالطبع ورود ترکیه به چنین بازاری فرصتی است که آنکارا هیچ گاه آن را از دست نخواهد داد و زمینه چنین حضوری می تواند، احداث پایگاهی نظامی برای این کشور در قطر باشد.
- افزایش حمایت از جماعت اخوان المسلمین در منطقه
بی شک حضور مستقیم نظامی ترکیه در منطقه و در کشور قطر که یکی از مهمترین حامیان اخوانی ها در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شمرده می شود، موجب افزایش این حمایت ها و تقویت حضور این جماعت در منطقه خواهد شد و این از یک سو، خطری برای کشورهایی مانند عربستان و امارات متحده عربی است که دشمن سر سخت اخوانی ها در خلیج فارس شمرده می شوند و از سوی دیگر، خطری علیه قطری ها نیز ایجاد می کند، چون افزایش حمایت قطر از اخوانی و گسترش نفوذ آنها در کشورهای عربی منطقه، رابطه این کشورها با قطر را وارد مرحله جدیدی از بحران و تنش خواهد کرد و به اختلافات آنها بیش از پیش دامن خواهد زد.
بازتاب حضور نظامی ترکیه در منطقه
در این تردید وجود ندارد که حضور نظامی ترکیه در منطقه خلیج فارس در پی امضای قرارداد احداث پایگاه نظامی در قطر بازتاب های متعددی را به دنبال خواهد داشت و به نظر می رسد، این بازتاب ها نه تنها از مشکلات و بحران های حاکم بر منطقه نخواهد کاست، بلکه بیش از پیش به آنها دامن خواهد زد و پیچیدگی معادلات منطقه ای خواهد افزود تا در نتیجه آن برقراری ثبات و امنیت در خاورمیانه دست نیافتنی تر نشان دهد.
مهمترین بازتاب های حضور نظامی مستقیم ترکیه در منطقه خلیج فارس را می توان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- افزایش تنش ها و تشدید بحران ها که نمود بارز آن حمایت از اخوان المسلمین چه در مصر و چه در کشورهای منطقه است که نظام های حاکم صبغه ضد اخوانی داشته و این حمایت واکنش آنها را درپی خواهد داشت
- افزایش حمایت از گروه های مسلح تروریستی و تقویت تروریسم در منطقه، از جمله داعش
- تشدید و تعمیق اختلافات شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس با قطر
- ورود بازیگران قدرتمند منطقه ای از جمله ایران و عربستان و ترکیه به فاز جدیدی از اختلافات و واگرایی های منطقه ای که می تواند، در پی خود صف آرایی های قدرت های جهانی را به دنبال داشته باشد.
تاسیس این پایگاه نظامی بر اساس توافقنامه ای صورت می گیرد که در سال 2014 میلادی بین دوحه و آنکارا امضا و ژوئن گذشته در پارلمان ترکیه تصویب شده بود.
اظهارات سفیر ترکیه در دوحه مبنی بر تاسیس پایگاه نظامی در قطر در زمانی ایراد می شود که منطقه در اوج تنش و بی ثباتی به سر می برد و همسویی مواضع در پرونده های منطقه ای و بین المللی از جمله بحران سوریه و جماعت اخوان المسلمین موجب نزدیکی دو کشور به یکدیگر شده است.
دمیروک در ادامه اظهارات خود درباره این پایگاه نظامی توضیح داد که این پایگاه، اولین پایگاه نظامی ترکیه در خاورمیانه شمرده می شود و 3 هزار نیروی نظامی پیاده نظام در کنار یگان هایی از نیروی هوایی و دریایی و مربیان نظامی و نیروهای ویژه و نخبه را در بر خواهد گرفت.
وی افزود: این پایگاه نظامی، پایگاهی چند منظوره خواهد بود و اولین هدف از تاسیس آن، بهره برداری به عنوان پایگاه آموزش نظامی مشترک بین دو طرف خواهد بود و به موجب توافقنامه امضا شده به قطر اجازه داده شده تا پایگاهی در خاک ترکیه احداث کند.
سفیر ترکیه در دوحه تاکید کرد که دو کشور با چالش ها و مشکلات مشترکی مواجه هستند و درباره تحولات جاری در منطقه و پیچیدگی حاکم بر اوضاع و پرونده های آن و سیاست های مبهم برخی از کشورهای منطقه نگرانی های مشترکی دارند و به همین دلیل مقابله با این مشکلات و رفع این نگرانی نیازمند همکاری دو جانبه است و در این شرایط بسیار حساس در خاورمیانه همکاری دوحه و آنکارا امری بسیار ضروری شمرده می شود.
اعلام این خبر از سوی سفیر ترکیه در دوحه سوالات متعددی را درباره اهداف هر یک از کشورهای ترکیه و قطر از این اقدام و آینده نظامی گری در منطقه و تاثیر آن بر پرونده های منطقه ای و واکنش بازیگران منطقه ای در اذهان ایجاد کرده و این گزارش تلاش می کند و این اقدام ترکیه و قطر را از ابعاد مختلف بررسی و زوایای پنهان آن را آشکار کند.
سفیر ترکیه در قطر
تاریخ مناسبات دو جانبه قطر و ترکیه به سال 1979 میلادی با افتتاح سفارتخانه های دو کشور در دوحه و آنکارا باز می گردد و در تمام طول این سال ها این روابط به ویژه در سطح اقتصادی، همواره رشد صعودی داشته و درحال توسعه و گسترش بوده است، به گونه ای که دو کشور در سال 2001 میلادی توافقنامه لغو مالیات مضاعف بر واردات کالاهای دو کشور و تشویق و حمایت از سرمایه گذاری دو جانبه را امضا کردند.
به قدرت رسیدن حزب حاکم «عدالت و توسعه» در ترکیه و سفر «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر وقت این کشور به دوحه و امضای توافقنامه توسعه روابط دو جانبه در حوزه اقتصاد و انرژی تاثیر بسزایی بر تقویت و گسترش روابط آنکارا – دوحه گذاشت.
در سال 2008 میلادی اولین همایش اقتصادی و بازرگانی ترکی – قطری در دوحه با حضور «عبد الله گل»، نخست وزیر وقت ترکیه آغاز شد و در همان سال یادداشت تفاهمی در تمام سطوح و حوزه ها بین دو کشور امضا شد.
در سال 2013 میلادی اردوغان ساختمان جدید سفارت ترکیه در دوحه را افتتاح کرد و از آغاز تاسیس مرکز فرهنگی «یونس امره» ترکیه در دوحه خبر داد.
در سال 2014 میلادی قطر اولین کشوری بود که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه پس از تصدی این منصب در ژانویه 2014 میلادی به آن سفر کرد تا به تبع آن در همان سال شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر از آنکارا بازدید و طی آن یادداشت تشکیل کمیته مشترک راهبردهای عالی بین دو کشور را امضا کند.
اوایل سال 2015 میلادی ترکیه و قطر از تاسیس شورای همکاری راهبردهای عالی دو جانبه را امضا کردند، در حالی که مارس گذشته امیر قطر بار دیگر راهی ترکیه شد و با مقامات ارشد این کشور دیدار و بحث و تبادل نظر کرد.
براساس گزارش های منتشر شده میزان مبادلات تجاری بین دو کشور در پایان سال 2014 میلادی به 13 میلیون دلار بالغ شد و کارشناسان برآورد می کنند که سطح این مبادلات در پایان سال جاری میلادی به یک میلیارد و 300 میلیون دلار برسد.
هم اکنون بیش از 60 شرکت ساختمان سازی ترکیه ای در قطر فعالیت می کنند و در مقابل ده ها تاجر قطری نیز در بخش مسکن و املاک غیر منقول ترکیه فعالیت دارند و بسیاری از آنها تاکنون سرمایه گذاری های کلانی در بخش خرید هتل و زمین و ساختمان در ترکیه انجام داده اند.
ترکیه و قطر را باید از جمله کشورهای منطقه شمرد که سیاست خارجی فعالی – صرف نظر از مثبت یا منفی بودن آن – دارند و هریک از آنها با موانع و چالش های مهم و بزرگی برای تحقق چشم داشت های منطقه ایشان مواجه هستند که در اغلب آنها مشترک می باشند.
در ابتدا اینگونه به نظر می رسد که هیچ وجه اشتراکی بین ترکیه قرار گرفته مسیر اروپا – آسیا، تشنه انرژی و نفت، دارای 73 میلیون نفر جمعیت، هفدهمین اقتصاد دنیا و مهد خلافت عثمانی با قطر شبه جزیره کوچک 2 میلیون نفری – که تنها 20 درصد از این جمعیت ساکنان اصلی قطر شمرده می شوند – سرشار از منابع نفت و گاز که تنها چهار دهه از تاسیس آن می گذرد، وجود ندارد.
در میان این تعارضات انرژی حلقه ارتباط مهمی بین دوحه و آنکارا تشکیل می دهد، چراکه آنکارا به خوبی می داند، نباید خود را به گاز و نفت روسیه و ایران محدود کند.
در عین حال قطر نیازمند مشتری هایی برای گاز خویش است که قراردادهایی بلند مدت با دوحه داشته باشند و ترکیه از جمله این خریداران است.
از سوی دیگر، دو کشور دارای رقبای منطقه ای مشترکی هستند که مهمترین آنها ایران و عربستان سعودی است. در عین حال آنکارا و دوحه از جمله مهمترین حامیان جماعت اخوان المسلمین در مصر شمرده می شوند و در پرونده سوریه موضع همسویی در قبال دمشق و معارضان سوری و گروه های مسلح فعال در این کشور اتخاذ کرده اند.
در قضیه فلسطینی حامی «حماس» و در عین حال دارای روابطی با رژیم صهیونیستی هستند و روابط آنها با ایران دارای فراز و نشیب هایی بوده است. این موجب می شود، دوحه و آنکارا هریک به شکلی از وجود یکدیگر در منطقه بهره ببرند. قطر می تواند، از ترکیه به عنوان هم پیمانی قدرتمند و با نفوذ در منطقه استفاده کند و ترکیه نیز از قطر به عنوان یک شریک و هم پیمان ثروتمند در جهان عرب و منطقه خلیج فارس بهره مند شود.
سپتامبر سال گذشته میلادی در راستای سفر اردوغان به قطر، مسئولان ترکیه و قطر از تشکیل کمیته عالی همکاری راهبردی بین دو کشور خبر دادند که اعضای آن را نخست وزیران، وزرای خارجه، دفاع، صنایع، کشاورزی، دارایی، دادگستری و گردشگری دو کشور تشکیل می دهند.
دسامبر همان سال توافقنامه تقویت و گسترش همکاری های دو جانبه در بالاترین سطح به ویژه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، مالی، سرمایه گذاری، انرژی، امنیت و علوم و تکنولوژی را امضا کردند.
اما بعدی که در این توافقات چندان مورد توجه قرار نگرفته و یا دوحه و آنکارا خواهان شفاف سازی درباره آن نبودند، همکاری های نظامی دو جانبه بود که موجب افزایش و تقویت هماهنگی های دو جانبه در خصوص پرونده ها و امور سرنوشت ساز منطقه مانند تعامل با خطر داعش و راهبردی که هریک از این دو کشور در قبال آن اتخاذ می کنند و همکاری دو طرف در حوزه تسلیحات نظامی و آموزش نظامی و غیره می شود.
به این ترتیب صرف نظر از حوزه های سیاسی و اقتصادی، در عرصه نظامی نیز دو کشور می توانند، از یکدیگر به عنوان مکملی جهت تحقق اهداف سیاست خارجی خود در عرصه منطقه ای باشند و این نقش حمایتی را تقویت کنند.
برای اولین بار از زمان فروپاشی و سقوط امپراتوری عثمانی حدود صد سال قبل امارات به ترکیه اجازه تاسیس پایگاهی نظامی در خلیج فارس را می دهد. این اقدام دوحه صرفا در شرایطی بسیار حساسی که منطقه ای با آن مواجه است، صورت نپذیرفته، بلکه اختلافات شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس به خاطر مواضع قطری ها در قبال جماعت اخوان المسلمین در اوج خود قرار دارد، به گونه ای که حمایت دوحه از اخوانی ها موجب بروز تنش و بحران در روابط قطر با عربستان سعودی و امارات متحده و بحرین شد.
از سوی دیگر، اعلام تاسیس این پایگاه نظامی تنها یک روز پس از اعلام عربستان سعودی مبنی بر تشکیل ائتلافی نظامی اسلامی متشکل از 35 کشور اسلامی صورت می گیرد.
- نیاز به سرپوش گذاشتن بر ناکامی های اردوغان و عدالت و توسعه
شاید بتوان سیاست رجب طیب اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه در این برهه از زمان را «سیاست فرار به جلو» آنکارا نامید. پس از شکست عدالت و توسعه در تغییر قانون اساسی ترکیه که به موجب آن درصدد توسعه اختیارات اردوغان و مبدل کردن آن به یکی از سلاطین عثمانی و احیای امپراتوری این کشور بود که لطمه ای بزرگ برای این حزب و اردوغان شمرده می شد، رئیس جمهوری ترکیه و حزبش نیازمند پیروزی معنوی بودند که نمی توانستند، آن را داخل کشور محقق کنند.
در این شرایط اردوغان جز «تمیم» که همچون پدرش خاک قطر را نذر بیگانگان و ساخت پایگاه های نظامی آنها در این کشور کرده بودند، کسی را نمی توانست بیابد که این موفقیت و پیروزی موهوم را به وی ببخشد تا شاید اندکی عطش اردوغان برای قدرت طلبی و جاه طلبی را سیراب و رویاهای بر باد رفته اش جهت احیای امپراتوری عثمانی را جبران کند.
- دهن کجی به ائتلاف نظامی اسلامی عربستان
بالطبع یکی از اهداف عربستان سعودی از تشکیل «ائتلاف نظامی اسلامی» مورد ادعایش «جهت مبارزه با تروریسم» به دست گرفتن رهبری کشورهای اسلامی و یا به نوعی القای این امر به جامعه بین المللی است، درحالی که به نظر می رسد، قطر با دادن اجازه احداث پایگاه نظامی به ترکیه نه تنها به نوعی به عربستان سعودی و ائتلافش دهن کجی کرده، بلکه باید این اقدام را در جهت مخالف رودخانه حرکت کردن دوحه تلقی کرد و چه بسا آمریکا از این پایگاه در کنار پایگاهی که در قطر دارد، برای لگام زدن بر چشم داشت ها و اطماع منطقه ای عربستان سعودی در منطقه به ویژه در قبال پرونده های حساسی همچون سوریه و یمن استفاده کند.
- تلاش قطر برای یافتن هم پیمانان جدید
در راستای افول قدرت و کاهش نفوذ آمریکا در منطقه خلیج فارس، کشورهای کوچکی مانند قطر نیاز دارند تا برای حفظ موجودیت خود به هم پیمانانی قدرتمند تکیه کنند و با دادن مجوز احداث پایگاه نظامی به آنها به صورت غیر مستقیم تضمین کننده ادامه بقا و موجودیت خویش باشند.
افزون بر آن، دوحه تلاش دارد، در پس چنین هم پیمانی ها و ائتلاف هایی دشمنان خود را به وحشت انداخته و مانع دست اندازی ها و مانع تراشی های آنها در عرصه های مختلف سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و غیره شود.
- تلاش ترکیه برای نفوذ نظامی در جهان عرب
از سوی دیگر، یکی از اهداف ترکیه از احداث پایگاه نظامی در قطر را باید در تلاش این کشور جهت نفوذ نظامی در جهان عرب و داشتن بازوهایی نظامی در این جهان ملاحظه کرد و سرآغاز این حضور کشور قطر است.
- مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و تلاش برای حضور در خلیج فارس
ترکیه بر این باور است که همکاری و هماهنگی نظامی گسترده و عمیق این کشور با قطر به آنکارا در مقابله با نفوذ توسعه نفوذ منطقه ای ایران کمک می کند و زمینه حضور این کشور در منطقه ژئو پلتیک خلیج فارس را فراهم می کند.
در واقع ترکیه به این ترتیب نشان داد که قصد دارد، تاثیر بیشتری بر معادلات و موازنه های منطقه ای به خصوص در منطقه خلیج فارس داشته باشد. ترکیه اگرچه بازیگر منطقه ای مهمی شمرده می شود، اما تاکنون حضور پر رنگی در منطقه خلیج فارس نداشته است و این اولین حضور جدی ترکیه در خلیج فارس شمرده می شود، افزون بر آن، این حضور نقش ترکیه در منطقه و امنیت بین المللی و تامین انژری جهانی را تقویت خواهد کرد.
- جبران زیان های تحریم ها و مجازات های اقتصادی
برخی از کارشناسان بر این باورند که اقدام ترکیه به احداث پایگاه نظامی در قطر با چراغ سبز آمریکا همراه بوده و به این ترتیب واشنگتن تلاش داشته تا زیان ها و خسارات اقتصادی وارد شده به آنکارا در پس تحریم ها و مجازات های اقتصادی اعمال شده از سوی روسیه درپی تنش ایجاد شده در روابط دو کشور به خاطر سرنگون کردن جنگنده روسی توسط نیروی هوایی ترکیه در شمال سوریه جبران شود.
در واقع یکی از ابعاد مهم این اقدام جبران لطمات اقتصادی وارده به آنکارا به ویژه در حوزه تامین انرژی از طریق دوحه است.
- به رخ کشیدن میزان نفوذ منطقه ای
از سوی دیگر، این اقدام ترکیه را می توان به نوعی پیام آنکارا به طرف های منطقه ای و جامعه بین المللی مبنی بر داشتن نفوذ بسیار در منطقه خاورمیانه و به طور خاص خلیج فارس شمرد، در واقع این اقدام ترکیه بیش از آنکه دارای بازتاب نظامی باشد، بازتاب سیاسی دارد.
- ورود به بازارهای نظامی و تسلیحاتی منطقه
خریدهای نظامی و تسلیحاتی کلان یکی از مهمترین ویژگی ها و مشخصه های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بوده است، بالطبع ورود ترکیه به چنین بازاری فرصتی است که آنکارا هیچ گاه آن را از دست نخواهد داد و زمینه چنین حضوری می تواند، احداث پایگاهی نظامی برای این کشور در قطر باشد.
- افزایش حمایت از جماعت اخوان المسلمین در منطقه
بی شک حضور مستقیم نظامی ترکیه در منطقه و در کشور قطر که یکی از مهمترین حامیان اخوانی ها در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شمرده می شود، موجب افزایش این حمایت ها و تقویت حضور این جماعت در منطقه خواهد شد و این از یک سو، خطری برای کشورهایی مانند عربستان و امارات متحده عربی است که دشمن سر سخت اخوانی ها در خلیج فارس شمرده می شوند و از سوی دیگر، خطری علیه قطری ها نیز ایجاد می کند، چون افزایش حمایت قطر از اخوانی و گسترش نفوذ آنها در کشورهای عربی منطقه، رابطه این کشورها با قطر را وارد مرحله جدیدی از بحران و تنش خواهد کرد و به اختلافات آنها بیش از پیش دامن خواهد زد.
در این تردید وجود ندارد که حضور نظامی ترکیه در منطقه خلیج فارس در پی امضای قرارداد احداث پایگاه نظامی در قطر بازتاب های متعددی را به دنبال خواهد داشت و به نظر می رسد، این بازتاب ها نه تنها از مشکلات و بحران های حاکم بر منطقه نخواهد کاست، بلکه بیش از پیش به آنها دامن خواهد زد و پیچیدگی معادلات منطقه ای خواهد افزود تا در نتیجه آن برقراری ثبات و امنیت در خاورمیانه دست نیافتنی تر نشان دهد.
مهمترین بازتاب های حضور نظامی مستقیم ترکیه در منطقه خلیج فارس را می توان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- افزایش تنش ها و تشدید بحران ها که نمود بارز آن حمایت از اخوان المسلمین چه در مصر و چه در کشورهای منطقه است که نظام های حاکم صبغه ضد اخوانی داشته و این حمایت واکنش آنها را درپی خواهد داشت
- افزایش حمایت از گروه های مسلح تروریستی و تقویت تروریسم در منطقه، از جمله داعش
- تشدید و تعمیق اختلافات شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس با قطر
- ورود بازیگران قدرتمند منطقه ای از جمله ایران و عربستان و ترکیه به فاز جدیدی از اختلافات و واگرایی های منطقه ای که می تواند، در پی خود صف آرایی های قدرت های جهانی را به دنبال داشته باشد.